شهردار تهران: دوره‌هایی داشتیم که با موتورگازی به شورای شهر وارد و با بنز خارج شدند
شهردار تهران از مدیریت شهری به سبکی که وی آن را «رابین هودی» تعریف می کند، مثالی زد و گفت: «اینکه یک جایی تخریبی صورت می گیرد تا کاری انجام شود، هنر نیست؛ اینکه شما بتوانید شهر را متعادل و کم عارضه مدیریت کنید، هنر اصلی است.»

به گزارش بورس فوری، قامتی نزدیک به ۲ متر با ماسکی بر صورت، چهره ای مصمم با گام هایی استوار و البته همچنان امیدوار در روزهای آخر کاری مدیریت شهری کنونی تهران و لبخند رضایتی که از عملکرد ۳۰ ماهه خود بر مسند یکی از مهم ترین کلانشهرهای مهم آسیا بر لب دارد، توصیفی کوتاه از لحظه ورود پیروز حناچی به دفترش برای مصاحبه با ایرنا است.

این بار اما برخلاف مصاحبه قبلی، قرار ملاقات در بهشت نیست و میهمان شهردار در دفتر کارش در برج میلاد هستیم؛ ساعت نزدیک ۱۲ ظهر یکی از روزهای گرم اردیبهشت است و روبروی ما مردی نشسته که در روزهای کرونایی تلاش کرد تا تهران را به خوبی اداره کند.

می گفت که مشکلی برای پاسخ به سوالات جنجالی و گوش دادن به نقدهای ما ندارد؛ هرچند که جواب برخی سوالات را با هوشمندی و البته محافظه کاری که از او سراغ داریم، به صورت مطلوب نداد اما خودش تاکید داشت که امروز، دقیقا زمان مصاحبه و ارائه گزارش به مردم در روزهای آخر مدیریت شهری اصلاح طلب است.

شهردار تهران درباره برخی انتقادات مبنی بر اینکه کار عمرانی و ویژه ای در شهر طی این ۳۰ ماه انجام و مگاپروژه ای در پایتخت افتتاح نشده است، به طعنه جواب داد: «آنهایی که آنطوری اظهار نظر می کنند، مدیرانی بودند که اتفاقی مسیرشان به شهرداری تهران خورده است.»

شهردار تهران از مدیریت شهری به سبکی که وی آن را «رابین هودی» تعریف می کند، مثالی زد و گفت: «اینکه یک جایی تخریبی صورت می گیرد تا کاری انجام شود، هنر نیست؛ اینکه شما بتوانید شهر را متعادل و کم عارضه مدیریت کنید، هنر اصلی است.»

با توجه به انتشار کارنامه عملکرد شهرداری و شورای شهر کنونی پایتخت، برخی مدعی هستند که عملکرد مشهودی در این دوره مشاهده نکردیم و انتقادات زیادی در مقایسه با مدیریت های شهری گذشته مطرح می شود؛ نظر شما در این مورد چیست؟

ما دانشگاهیان اگر بخواهیم موضوعی را قضاوت کنیم بر مبنای مطالعه و پژوهش های قبلی این کار را می کنیم؛ این فرمایش شما یک ادعاست و برای آنکه ثابت شود باید کار میدانی انجام گیرد. گزارش های ما عکس این مطلب را نشان می دهد البته نه در همه حوزه ها. آنجاهایی که ما به دولت و حاکمیت نزدیک می شویم، نمره پایین می گیریم اما آنجا که به مقیاس محلی می رویم و حوزه خدمات شهری را هدف می گیریم، نمره قابل قبولی می گیریم.

ما در حوزه میادین میوه و تره بار، فضای سبز، آرامستان ها و نظافت شهر نمره قابل قبولی می گیریم ولی در برخی بخش ها مشکل داریم، مثل متکدیان و مسائل اجتماعی که وظیفه اصلی ما نیست و ما دستگاه همکار هستیم و دستگاه های حاکمیتی، استانداری، بهزیستی و نیروی انتظامی هم در این قضیه مسئولیت دارند که در آنجاها ممکن است، مشکلاتی باشد.

در مورد مبارزه با فساد ما کار میدانی انجام ندادیم اما مطمئنم که اگر ارزیابی شود، نتایج متمایزی را خواهیم داشت.

این موضوع در مورد شهرداری مناطق چگونه است؟

شهرداری بزرگترین دستگاه اجرایی در محدوده جغرافیای معین است و در مقیاس استان، دستگاهی به این بزرگی نداریم؛ دستگاهی که حدود ۵۷ هزار کارمند مستقیم و ۱۰۰ هزار نفر غیر مستقیم دارد.

در این سازمان بالاخره نمی توان گفت که همه چیز تحت کنترل است البته ما با مواردی را که خلاف عرف و قاعده باشد، برخورد می کنیم.

تلاش کرده ایم ابزارهایمان را نیز متناسب با این موضوع متفاوت کنیم؛ بر فرض اگر به تازگی به سامانه ۱۳۷ مراجعه کنید، علاوه بر ضبط تماس صوتی شما، فیلم و عکس ارسالی را هم دریافت می کند. این اقدام برای این است که هوشمندتر نسبت به مشکلی که یک شهروند ارائه می کند، اقدام کنیم.

مردم از زمانی که به دنیا می آیند تا زمانی که از دنیا می روند، بیشترین ارتباط را به جهت مراودات و خدمات با شهرداری دارند؛ نمی خواهیم بگوییم شهر را بهشت کرده ایم اما خدمات خود را عرضه کرده ایم و البته شرایط، شرایط عادی نبوده است. تحریم ها و کرونا، شرایط خاصی را به ما تحمیل کرد که با وجود آن تلاش کردیم تا پروژه های عمرانی ما متوقف نشود.

در حوزه های اجتماعی تلاش کردیم حجم و تعداد کودکان کار را به حداقل ممکن برسانیم اما برای زباله گردی نتوانستیم کاری بکنیم چراکه زباله گردی زمانی از بین می رود که این مخازن سر چهارراه ها جمع شود و در این راستا هم نصب مخازن در دار آغاز شده است.

هیچ ایرادی ندارد شهرداری بابت خدماتش در حوزه هایی که مردم با این دستگاه ارتباط مستقیم دارند، پول بگیرد؛ شهرداری در مجموع باید از همین طریق امورات خود را اداره کند. اما آن طرف هم رضایت مردمی و اصلاح فرایند ها مهم است؛ در بخش های شهرسازی که مردم بیشترین ارتباط را با ما دارند و بیشترین نارضایتی هم باید در همین جا باشد، به شکل معناداری نارضایتی ها کاهش یافته است.

البته این امر به این معنا نیست که فساد یا انحراف به طور کامل متوقف شده است؛ آن مواردی که گزارش می شود، حتما برخورد می شود و بی سر و صدا هم برخورد می کنیم. با افرادی که در این دوره سه ساله ای که مسئولیت داشته ام، تخلف کرده اند، برخورد و تخلف به مراجع ارسال شده است و این روشی بوده که در پیش گرفتیم.

میراث ماندگارتان برای تهران چیست؟

بیش از ۳۰ سال است که شهرهایمان به شکل متفاوتی اداره می شود و این ادعا وجود داشته که این راه قابل اصلاح نیست و نمی توان کاری کرد. ما در این دوره ثابت کردیم که این راه قابل اصلاح است؛ در نظر داشته باشید که البته این نوع مدیریت ۳۰ ساله عارضه داشته است.

ادعا داریم که ما در این دوره تراکم فروشی و شهر فروشی نکردیم. وقتی می گوییم شهر فروشی نکرده ایم یعنی فراتر از طرح تفصیلی کاری نکرده ایم و خودمان را به این طرح مقید کردیم. چگونه؟ آمدیم نقشه های تهران را هوشمند و پهنه ها را بر روی آن مستقر کردیم و با این کار، اکنون شهردار منطقه هم بخواهد خارج از ضابطه پروانه صادر کند، نمی تواند.

پیش از این شوراهای معماری مناطق تصمیمات خلاف قاعده بسیاری می گرفتند که جلوی آن را گرفتیم و برای آن ضابطه گذاشتیم و این ضابطه را در شورای شهر مصوب، در فرمانداری تایید و ابلاغ کردیم؛ یعنی اگر شوراهای معماری مناطق از این پس جلسه ای خلاف این قاعده داشته باشند، فرد متخلف را به تخلفات اداری معرفی می کنیم.

در مورد محاسبه نحوه خدماتی که ما ارائه می کنیم و مسائلی مثل صدور پروانه، این کار را هم شروع کردیم اما هنوز به نتیجه نرسیده ایم. شهروندان به عنوان دریافت کنندگان این خدمت، باید بدانند که چگونه ارقام محاسبه شده و چگونه با آنان رفتار شده است و این موارد همان اصلاح فرایند هاست، که گفتم.

در این دوره در حدود ۱۰ درصد میزان وابستگی مان به منابع مالی پایدار بیشتر شده است یعنی نقش منابع مالی پایدار در بودجه شهرداری تهران افزایش یافته و این موضوع بسیار مهمی است.

شهرداری مثل دولت می ماند و ایده آل دولت این است که بتواند کشور را با مالیات اداره کند اما در شهرداری ایده آل این است که بتوانیم این نهاد را با منابع مالی پایدار، مالیات محلی و خدماتی که ارائه می شود، اداره کنیم که البته با این نقطه فاصله داریم اما قابل حل است.

برای تحقق آن، لایحه منابع مالی پایدار را تعقیب کرده ایم که از دولت به مجلس برود. در دولت قبل این موضوع به مجلس رفت و تا آخرین مراحل هم پیش رفت و حتی ۲ فوریت آن هم رای آورد اما در مرحله آخر ابلاغ نشد.

دلیل آن چه بود؟

این لایحه منابعی را از دولت به شهرداری ها می داد که شاید دولت در آن زمان شرایط عادی اقتصادی خیلی موافق نبود و یک لایحه دیگر هم دولت خودش ارائه کرد مبنی بر لایحه اصلاح مالیات بر ارزش افزوده، که در آن هم سهم شهرداری ها از سه به چهار درصد افزایش یافت که نکته بسیار مهمی است.

همواره دعوا بر سر مالیات محلی وجود داشته و هنوز هم هست؛ ما اعتقاد داریم که بخش عمده ای از مالیات محلی باید به شهرداری ها تعلق یابد. دولت بخشی از این منابع را برای خود می بینید که البته درست هم است چون بخشی از آن ملی و بخشی هم محلی بوده و این دعوا هم به این شکل پیش رفت، اما هنوز ابلاغ نشده است.

۲ نکته ای که من به عنوان رئیس شورای کلانشهرهای ایران از رئیس مجلس خواسته ام این است. به چند دلیل یکی اینکه گفتیم شما هم شهردار بودید و این مساله را می دانید و هم فراکسیون مدیریت شهری این مجلس، قوی ترین فراکسیون است. فکر می کنم بیش از ۱۷۰ نفر عضو دارد. ۱۷۰ نفری که یا شهردار بودند، یا عضو شهرداری و شورای شهر بودند یا ارتباط نزدیک با شهرداری داشته اند در اینجا حضور دارند و انتظار داریم که این موضوع حل شود. این موضوع هم فقط برای ما نیست و همه کشور از آن منتفع می شود.

من اعتقاد دارم با به نتیجه رسیدن این ۲ لایحه کسری بودجه ما حل می شود و میزان وابستگی غیر قانونی مان به ساخت و ساز، به حداقل می رسد؛ نتیجه این کار آرام شدن این شهر است. همچنین دیگر نباید در هر کوی و برزنی شاهد ساخت و ساز نباشیم؛ باید کاری کنیم که شهر به شکل بطنی و طبیعی توسعه خود را داشته باشد و بنابراین پایمان را از روی گاز برداشته ایم.

در دوره های قبل انتقاد می کردیم به مدیریت شهری که مگر آخرین روز کاری شما، آخرین روز زندگی مردم تهران است؟ شما همه ذخایر و منابع را مصرف می کنید، باغات را از بین برده اید و بار گذاری های سنگین بر روی شهر انجام داده اید.

خیلی از این موارد حتی مصوبه ماده پنج هم ندارد و به این روش نمی توان شهر را اداره کرد. این یک گردونه باطلی است که باید خودمان را از آن خارج کنیم؛ این بزرگترین یادگار ما خواهد بود. اصطلاحا مگاپروژه ما، نفروختن شهر و اداره شهر به شکل ارزان تر، سالم تر و با کیفیت تر است.

پروژه هایی هم که به ازای این نگرش تعریف کرده ایم، متفاوت است. من مخالف راه اندازی شریان های اصلی شهر نیستم اما هر اقدامی را که طرح جامع نباشد و در شورای ترافیک تهران به تصویب نرسیده باشد، مخالف هستم. شهرداری حق ندارد بودجه ای را به این پروژه ها اختصاص دهد.

فکر نمی کنید این رویکرد با تغییر هر دوره شورای شهر و به دنبال آن شهردار، بار دیگر به هم می ریزد و بار دیگر یک نگاه و نگرش جدید بر شهر برای طی مسیر جدید حاکم می شود؟

در شرایط که مردم نسبت به محیط زندگی خود حساسیت نداشته باشند، هر اتفاقی ممکن است بیفتد. اینکه این روزها زیاد مصاحبه می کنم به این دلیل است که آخر دوره کاری است و باید به مردم بگوییم که چه کار کرده ایم و معتقدم عملکرد ۳۰ ماه گذشته را می توان با ۳۰ سال قبل آن مقایسه کرد به جهت عملکرد و مبانی تئوریکی که در پَس اقداماتی که انجام دادیم داشتیم.

از سوی دیگر وظیفه داریم که اقداماتی که انجام داده ایم را به مردم بگوییم و تفاوت آن را نیز مطرح کنیم. دوستان گاه ناراحت می شوند، اما هدف ما این نیست که بگوییم دوره های قبل زحمت نمی کشیدند، هدف این است که بگوییم اگر شما بدون مبانی نظری روشن کاری را انجام دهید، مشخص نیست خدمت کرده باشید.

اگر به برخی مدیران بگوییم این تپه را جابجا کنید، خیلی راحت جابجا می کنند؛ خیلی از مدیران ما از این جنس هستند و تربیت شده اند که این کار را انجام دهند اما اینکه از آنان بپرسید که چرا باید این کار انجام شود؟ یا راه بهترین سراغ دارید؟ نمی توان رفتار دیگری با بازدهی بیشتر و هزینه کمتر با تپه داشت؟ پاسخی وجود ندارد.

 

اینکه شما هوشمندی به خرج بدهید و بهترین متخصصان را به کار بگیرید و بهره ورانه ترین کار را انجام دهید و کیفیت کار را بالا ببرید، این تفاوت دوره ها بوده است.

انتقادی دیگری که به عملکرد مدیریت شهری شما شده، این است که به سمت مگا پروژه نرفته اید و فعالیت عمرانی خاصی در شهر انجام نگرفت؛ شاهد مثال آن هم این است که می گویند نهایت کاری که شده است، بحث زیر گذر گیشا است که هنوز هم نیمه تمام باقی مانده و خبری از پل طبیعت ۲ نیست. راجع به این موضوع چه نظری دارید؟

موقعی که برنامه ام را به شورا دادم، مطرح کردم که کار در شهر یعنی چه؟ ما باید بر سر این برنامه تفاهم برسیم. آن تپه ای که مثال زدم دقیقا همین مساله را دنبال می کرد که ما چه چیزی را کار کردن می دانیم؟ اگر مگاپروژه ای را تعریف کنیم و این مگاپروژه چند سال بخش بزرگی از اعتبار شهرداری را به خود اختصاص دهد و تعهدات ارزی بسیاری برای دولت و شهرداری ایجاد کند، دست آخر هم بهره وری آن پایین باشد و کلی هم فساد و نارضایتی اجتماعی به بار آورده باشد، در این صورت ما خدمت کرده ایم؟ مگر ما کمربندی جنوب تهران را تکمیل نکردیم؟ آنهایی هم که آنطوری اظهار نظر می کنند، کسانی هستند که اتفاقی مسیرشان به شهرداری تهران خورده است.

نمی خواهم به کسی اهانت کنم اما اگر اعتقاد داریم که تخصص در کارها تاثیر دارد، باید دید که چه کسی این حرف ها را می زند. بله پروژه های بزرگ منابع خیلی ها را تامین می کند، مشاوران، پیمانکاران و کسانی که از قبل آن منتفع می شوند. عارضه هایی هم ایجاد می کند و همه را باید با هم دید.

معتقدم اگر خارج از برنامه مصوب شورای عالی ترافیک شریانی را تصویب و اجرا کردیم، بی راهه رفته ایم و شورای شهر ما هم بی راهه رفته است اگر چنین طرح هایی را تصویب کند.

دوره طرح جامع ما معمولا افقی دارد، اگر خارج از آن افق هم عمل کردیم و برنامه ای که باید ۲۰ ساله یا ۱۰ ساله اجرا می شد را در ۲ سال اجرا کردیم، یعنی فشار مضاعفی را به شهر به وجود آورده و عارضه ای ایجاد کرده ایم تا این پروژه را اجرا شود. مثل «رابین هود» می ماند. یک جایی تخریبی صورت می گیرد تا کاری انجام شود؛ این هنر نیست. اینکه شما بتوانید شهر را متعادل و کم عارضه مدیریت کنید، هنر اصلی است. قطعا پروژه هایی هم که در سطح شهر تعریف می شوند، پروژه هایی هستند که نقطه هدف و مساله محوری را باید مدنظر قرار دهند.

ما در این دوره پروژه های محله محور را مدنظر قرار دادیم و سال گذشته ۲ هزار میلیارد تومان نیز برای آن اعتبار در نظر گرفتیم. سال ۱۴۰۰ هم اعتباری برای آن در نظر گرفتیم و اینها از جنس پروژه هایی است که از نگاه مردم هم به آن نگاه شده است.

ضمن اینکه ما در این دوره همه پروژه هایی که در گذشته دوستان می گفتند “مگا” را به اجرا درآورده ایم. مثل پروژه آرش اسفندیار که کمتر از ۳۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشت، به بهره برداری رسید. استاد معین، اتوبان بروجردی و رستگار افتتاح شد و در پروژه رستگار هم مسیر تا بزرگراه امام رضا(ع) باز شد و انتهای بلوار امام علی(ع) و بلوار ارتش هم به نتیجه رسید.

ما اتفاقا مگا پروژه ای در منطقه ۱۷ و ۱۸ تهران با نام شارباغ حضرت فاطمه(س) که پیش از این به آن محور نیلوفری گفته می شد را شروع کردیم. این پروژه با سرعت در دست اجراست و خرداد فاز اول آن به نتیجه می رسد و این بزرگترین محور طراحی شهری دنیا محسوب می شود و به مسابقه گذاشته شده است. پروژه ای است که شاید در دوره ما به نتیجه نرسد اما مهم این است که اجرا می شود و به سرانجام برسد؛ ما با شرکت راه آهن به توافق رسیدیم و حق و حقوق آنان را دادیم. این پروژه برای ساختمان های چهار تا پنج طبقه طراحی شده بود که ما نگاهمان را عوض کردیم و تبدیل به محور پیاده راه کردیم. بخشی از آن را به پیاده راه و دوچرخه اختصاص دادیم و بخش هم به سبزی کاری محلی به جای چمن اختصاص دادیم تا حس دلبستگی و تعلق را در میان ساکنان به وجود آوریم.

برنامه های دیگری هم برای جداره های دو طرف داریم که از جنس مگاپروژه های ماست. عارضه های سنگین ندارد و حجم جابجایی خاک ندارد اما مطمئنا تاثیرگذارترین پروژه در منطقه ۱۷ و ۱۸ و در تهران خواهد بود.

تا پایان دوره شما چه میزان از آن اجرایی می شود؟

فاز یک آن به نتیجه می رسد. کل آن نزدیک به ۹ کیلومتر است و فاز یک آن چهار نقطه عطف دارد که مقابل امامزاده حسن، استاد معین و محور هم به طور کامل پیاده، سواره و دوچرخه اش کامل می شود و ممکن است برخی تجهیزات باقی بماند که به تدریج تکمیل می شود؛ تلاش می کنیم تا شهریور به نقطه قابل قبولی برسد.

از سوی دیگر میدان امام خمینی(ره) که یکی از قدیمی ترین میادین تهران است را مثال می زنم. ما ساختمان بلدیه را احیا کردیم، کوچه پشت شهرداری فقط اسمش بود اما هرگز وجود نداشت چون ساختمان شهرداری وجود نداشت اما دوباره در حال احیا شدن است. کل عرصه این میدان دوباره برای عابران پیاده می شود و حضور خودرو در میدان یا به حداقل می رسد یا کلا عبور نمی کند؛ اگر بتوانیم با مخابرات به توافق برسیم محور عبوری به جنوب این ساختمان منتقل می شود تا این سفره پیاده راه کامل و به یک میدانگاه بزرگ در تاریخی ترین نقطه تهران تبدیل شود که تا لاله زار قدیم و نو ادامه یابد.

افق طرح ما این است که اگر بتوانیم با کسبه به نتیجه برسیم به محور پیاده ای مشابه خیابان “استقلال” استانبول برسیم. در استانبول هم همین مسیر را رفته اند. آنجا هم تا ۲ دهه قبل، ماشین تردد می کرد و میدان “تکسیم” سواره بود. در همه شهرهای دنیا تقریبا این مسیر را دارند. اکنون ایستگاه مترو دسترسی به ساختمان بلدیه این امکان را کاملا فراهم کرده که جور دیگری از این فضا استفاده کنیم.

 آیا امکان راه اندازی تراموا در آن محدوده وجود دارد؟

“تراموا” و “ال آر تی” از پروژه هایی است که در دستور کار ما است، اما بودجه شهرداری تهران کشش این موضوع را ندارد و ما به دنبال مکانیزم هایی با استفاده از پتانسیل بخش خصوصی و نهادهای عمومی هستیم.

برای اجرای این نوع پروژه ها، چه مدت زمانی را برنامه ریزی کرده اید؟ آیا اتمام آنها به عمر شورا و شهرداری کنونی قد می دهد؟

نه به عمر این دوره قد نمی دهد. ما تازه در ابتدای راه هستیم؛ علت اینکه ما اطلاع رسانی می کنیم به مردم این است که این تمایز را حس کنند. اگر شیرینی تمایز زیر زبان مردم برود، کدام عقل سلیمی است که نخواهد شهرش اینگونه اداره شود؟ ما می توانیم دهها پروژه از این جنس داشته باشیم.

زمان زیادی از عمر مدیریت شما باقی نمانده است، در این مدت قصد دارید پروژه ای را شروع کنید؟

من وظیفه داشتم شروع کنم و این کار را کرده ام.

اگر مدیریت بعدی روی کار بیاید و رویکرد و نگرش شما را نداشته باشد، فکر نمی کنید پروژه نیمه کاره باقی می ماند؟

بالاخره تفاوت ها از همینجا حادث می شود. هیچ کیفیتی اتفاقی نیست و نتیجه ممارست است. علت آنکه ما به مردم گزارش می دهیم و آنان را دعوت به شرکت در انتخابات می کنیم این است که اگر مردم پای صندوق های رای نیایند، هر اتفاقی ممکن است بیفتد.ما دوره هایی داشته ایم که افرادی با ۱۰۰ هزار رای وارد شورا شده اند، با موتور گازی آمده و با بنز رفته اند بیرون. اگر مردم پای صندوق های رای نیایند هر اتفاقی ممکن است رخ دهد.

معتقدم حتی در انتخابات ریاست جمهوری هم اگر دلخوری وجود دارد و بر فرض افرادی را که نامزد شده اند نمی پسندند، در انتخابات شورای شهر این شرایط به حداقل برسد و اگر لیستی وجود داشت که قابل دفاع بود، این حمایت مردم است که می تواند به این حرکت تداوم بدهد.

اصلاح طلبان برای شورای شهر لیستی آماده کرده اند؟

به زور دارند تلاش می کنند ۲۰ نفر را از توی لیست حاضر در بیاورند.

چرا؟ 
تعداد زیادی از اعضای فعلی شورا رد صلاحیت شده و تعداد زیادی از متخصصانی که می توانستند کمک کنند هم تا این مرحله رد صلاحیت شده اند؛ هیات مرکزی هم باید اعتراضات این ها را بررسی کند. به هر صورت تعداد زیادی از افراد متخصص رد صلاحیت شده اند.

و این رد صلاحیت ها به حق بوده است؟
اگر در چارچوب قانون و همان موارد گفته شده در قانون باشد، بحثی نیست. به مسائلی که در قانون مصرح شده است، این مساله قابل پذیرش است اما برای کسانی که مثلا طرف استاد دانشگاه است و تدریس می کند و فرزندانمان زیر دست وی تربیت می شوند، چنین شخصی را رد صلاحیت بکنید یعنی چه؟ داریم خودمان را محروم می کنیم. یا کسی را که چند دوره استاندار بوده رد صلاحیت می شود چه معنایی دارد؟ بالاخره کسی بوده که بزرگترین تصمیم منطقه ای و محلی را پیش از این به وی سپرده ایم. اگر آن چارچوب ها رعایت نشود، به نظرم فرصت بزرگی را از دست داده ایم.

 

به پیج اینستاگرامی «بورس فوری» بپیوندید
instagram.com/boursfoori

0 نظر:

نظر بدهید