به گزارش بورس فوری،
سعید اسلامی بیدگلی، کارشناس بازار سرمایه، در سخنانی در یک نشست تخصصی در نمایشگاه مشهد اینوکس - فاینکس با موضوع فرصتهای سرمایهگذاری و سناریوهای بازار، تأکید کرد: تحلیل وضعیت پیشرو نیازمند درک عمیقتری از متغیرهای بینالمللی، ساختار داخلی بازار سرمایه ایران و نقش ریسکهای سیاسی است.
اسلامی بیدگلی با اشاره به یکی از اسلایدهای ارائه شده در نشست، توضیح داد: « اسلایدی درباره تنوع پیشبینیهای قیمت طلا در سال ۲۰۲۵ نشان داده شد، این تنوع برای سال ۲۰۲۶ نیز تقریباً به همین صورت است. در میان ۸ مؤسسه بزرگ مالی و پژوهشی دنیا، حتی مؤسسهای مانند گلدمن ساکس که بیش از ۴۲ هزار کارمند در سراسر جهان دارد، پیشبینیهایی ارائه داده که اغلب محقق نشدهاند. این امر نشان میدهد پیشبینی دقیق بازار اساساً کاری پرمخاطره و بسیار پیچیده است.»
او ادامه داد: «هرگونه اتفاق سیاسی در سطح بینالملل میتواند پیشبینیهای این مؤسسات را بهسرعت تغییر دهد. بنابراین نباید گمان کرد که پیشبینیهایی که امروز مطرح میشوند، تا پایان سال ۱۴۰۴ پابرجا خواهند ماند.»
اسلامی بیدگلی با اشاره به نقش پنهان برخی متغیرهای سیاسی در تحلیل سناریوهای اقتصادی افزود: «در تحلیلهای بازار ایران، بیش از حد بر روی احتمال توافق و پیشرفت مذاکرات تمرکز میکنیم. در حالی که حلوفصل این معادله بدون در نظر گرفتن روابط چین و آمریکا ممکن نیست. رابطه این دو کشور در سطح جهانی تأثیر تعیینکنندهای بر اقتصاد جهانی و به تبع آن بر وضعیت صنایع در ایران دارد.»
او تأکید کرد: «نباید تصور کرد که توافق یا شکست مذاکرات هستهای بهتنهایی سرنوشت بازار سرمایه ایران را تعیین میکند. بهویژه اینکه بازار سرمایه ایران یک بازار کامودیتیمحور است و از تحولات سیاسی جهانی بهسرعت تأثیر میپذیرد.»
اسلامی در ادامه گفت: « بدون اصلاحات اقتصادی، حتی اگر توافقی هم صورت گیرد، اثرات آن کوتاهمدت خواهد بود. البته سرمایهگذاران حرفهای میتوانند از فرصتهای کوتاهمدت بهرهبرداری کنند، کما اینکه در سالهای ۹۸ و ۹۹ بسیاری از فعالان بازار سرمایه توانستند سود کسب کنند. اما در نبود اصلاحات، ناترازیهای موجود ادامه خواهند یافت و وضعیت پولی کشور بهبود نخواهد یافت.»
اسلامی بیدگلی با اشاره به موانع ساختاری در اقتصاد ایران گفت: «در بهترین سناریو، ما بین تورم شدید سالهای اخیر و تورم ۲۰ درصدی دوران قبل از آن باقی خواهیم ماند. همچنین باید به این نکته توجه کرد که چه در داخل کشور و چه در سطح بینالملل، همواره برندههایی از شرایط موفقیت یا شکست مذاکره وجود دارند که در فرآیند تصمیمسازی نقشآفرینند.»
اسلامی بیدگلی در خصوص وضعیت بازارهای رسمی سرمایهگذاری در صورت به توافق نرسیدن در مذاکرات هستهای، توضیح داد: «در چنین حالتی، سطح ریسک بازار بسیار افزایش خواهد یافت و اعتماد به بازارهای رسمی کاهش مییابد.در این شرایط، سرمایهگذاران از بازارهای رسمی فاصله میگیرند و سرمایهگذاریهای غیررسمی دلارمحور اهمیت بیشتری پیدا میکند.»
او تأکید کرد: «در چنین فضایی، مدیریت ریسک به هدف اصلی بسیاری از سرمایهگذاران تبدیل خواهد شد. بازار آنقدر با ریسکهای بزرگ و متنوع مواجه است که بدون در نظر گرفتن مدیریت ریسک، سرمایهگذاری عاقلانهای نمیتوان انجام داد.»
اسلامی بیدگلی همچنین به روند جهانی تنوعبخشی در سبد سرمایهگذاری اشاره کرد و گفت: «در سالهای اخیر، سهم بورسها در سبد سرمایهگذاری کاهش یافته و داراییهای جدید مانند رمزارزها جایگزین شدهاند. در ایران نیز با توجه به نوسانات شدید اقتصادی، بخش بزرگی از سرمایهگذاران به سمت داراییهای با نقدشوندگی بالا و مستقل از تصمیمات حاکمیتی حرکت کردهاند.»
او افزود: «در بسیاری از روزهای کاری سال ۱۴۰۳، سهم مبادلات رمزارز در کشور، حتی بیشتر از کل معاملات بازار سرمایه بوده است. این آمار، هرچند دقیق نیست، اما بهخوبی روند مهاجرت سرمایهگذاران جوان به سمت کلاس داراییهای جدید را نشان میدهد.»
اسلامی بیدگلی با برشمردن ویژگیهای بازار سرمایه ایران توضیح داد: «بازار سرمایه ما ۴ ویژگی خاص دارد که در تشکیل حباب سالهای ۹۸ و ۹۹ نقشآفرین بودند. نخست اینکه مالکیت نهادهای عمومی و حاکمیتی در بازار بسیار پررنگ است؛ نزدیک به ۵۰ درصد سهام و بیش از ۸۰ درصد ارزش بازار در اختیار بخش عمومی است.»
او ادامه داد: «دوم اینکه تمرکز مالکیتی بالاست؛ در ایران، یک سهامدار بزرگ بهتنهایی، مثلا ۴۰ درصد سهم شرکت را دارد، در حالی که در آمریکا این رقم میان ۱۰ سهامدار بزرگ تقسیم میشود. این تمرکز باعث بروز مشکلات حاکمیت شرکتی میشود.»
اوافزود: «سوم اینکه سهم سرمایهگذاران حقیقی در بازار ایران بسیار بالاست. از سال ۲۰۲۰ به بعد، حدود ۸۰ درصد معاملات را اشخاص حقیقی انجام دادهاند. این موضوع ریسک رفتارهای هیجانی در بازار را به شدت افزایش داده است.»
چهارمین ویژگی، به گفته اسلامی بیدگلی، نبود ابزارهای دوطرفه معاملاتی در بازار ایران است.
او توضیح داد: «در بازارهای توسعهیافته، سرمایهگذارانی که دیدگاه منفی دارند میتوانند با ابزارهایی مانند فروش استقراضی وارد شوند، اما در ایران این امکان وجود ندارد و بنابراین وزن بازار به سمت کسانی متمایل است که پیشبینی رشد دارند.»
او افزود: «در نبود ابزارهای ۲ طرفه، صندوق رأی بازار ناقص است و نظر کسانی که دیدگاه منفی دارند، اصلاً لحاظ نمیشود. این مسئله در تصمیمگیریهای جمعی بازار اثرگذار است.»
در پایان، اسلامی بیدگلی با جمعبندی سخنان خود تأکید کرد: «در چنین فضایی، تنها مسیر منطقی، تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری و توجه به مدیریت ریسک است. حتی اگر فرض ما این باشد که مذاکرات به نتیجه میرسد، باز هم سرمایهگذاری باید با احتیاط و در ترکیبی از داراییهای با ریسک و بدون ریسک انجام شود.»
او گفت: «صنایعی نظیر بانک، خودرو و بورس، در صورت توافق میتوانند در کوتاهمدت رشد کنند. در مقابل، اگر احتمال به توافق نرسیدن در مذاکرات هستهای بالا رود، سرمایهگذاران به سمت داراییهای دلاری، طلا یا رمزارزها حرکت خواهند کرد. با این حال، سرمایههای بزرگ به دلیل محدودیتهای خروج، ناچار به تنوعبخشی در بازار رسمی خواهند بود.»