توسعه صادرات زمینه‌ساز استقلال اقتصادی و رضایتمندی اجتماعی
صادرات و نقش بی‌بدیل آن در بهبود شاخص‌های اقتصادی جوامع، یکی از موضوعات مهم در جهان امروز است بطوریکه بسیاری از کارشناسان، ارتباط توسعه صادرات در یک کشور را با میزان توسعه‌یافتگی آن، ارتباطی دو سویه و مستقیم می‌دانند. از سوی دیگر، در دنیای امروز، اقتصاد نه تنها در مقام یک چالش و مسئله مالی و پولی، بلکه به عنوان یکی از ارکان اصلی قوام و استحکام اجتماعی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و می‌تواند دیگر ارکان یک جامعه را تحت تأثیر مثبت یا منفی قرار دهد. 

صادرات و نقش بی‌بدیل آن در بهبود شاخص‌های اقتصادی جوامع، یکی از موضوعات مهم در جهان امروز است بطوریکه بسیاری از کارشناسان، ارتباط توسعه صادرات در یک کشور را با میزان توسعه‌یافتگی آن، ارتباطی دو سویه و مستقیم می‌دانند. از سوی دیگر، در دنیای امروز، اقتصاد نه تنها در مقام یک چالش و مسئله مالی و پولی، بلکه به عنوان یکی از ارکان اصلی قوام و استحکام اجتماعی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و می‌تواند دیگر ارکان یک جامعه را تحت تأثیر مثبت یا منفی قرار دهد.

به بیان ساده، یک اقتصاد پویا و توسعه‌یافته می‌تواند ضعف‌های موجود در بخش‌های دیگر جوامع را پوشش دهد تا حکمرانان فرصت کافی برای رفع آنها داشته باشند؛ از طرف دیگر، یک اقتصاد کرخت و رانتی نیز می‌تواند همه موفقیت‌ها و دستاوردها را تحت‌الشعاع قرار داده و موجی بلند از نارضایتی اجتماعی ایجاد کند بطوریکه ضعف‌ها به صورت گل‌درشت نمایان شوند.

با این توضیح می‌تواند نقش صادرات را به واسطه اثرگذاری منحصربفرد در توسعه اقتصادی و به تبع آن افزایش رضایتمندی اجتماعی بسیار ویژه دانست.

در کنار این موارد، کشورهایی که بالاترین سهم را در بازار تجارت جهانی دارند، عمدتاً از شخصیت بالاتری در مجامع بین‌المللی برخوردار هستند و می‌‎توانند نقش‌آفرینی ویژه‌ای در مناسبات جهانی داشته باشند.  

مسئله مهم دیگر، استقلال اقتصادی کشور است؛ موضوعی که بارها و بارها در بیانات و نظرات مسئولان کشور مورد تأکید قرار گرفته و  می‌گیرد و تقریباً همه دولت‌ها با همین شعار در انتخابات‌های مختلف شرکت کرده‌اند. استقلال اقتصادی کشور هدفی است که تنها با پویایی اقتصاد حاصل می‌شود که این پویایی فقط در یک اقتصاد باز مبتنی بر صادرات محقق‌شدنی است. به عبارت ساده، توسعه صادرات را می‌توان یکی از مهمترین و شاید بهترین راه‌ها برای استقلال اقتصادی دانست. با این نگاه می‌‌توان استقلال اقتصادی را نقطه مقابل انزوا دانست چراکه انزوا خیلی زود کشور را دچار بحران‌های بزرگ خواهد کرد اما صادرات به شرط وجود برنامه مدون و هدفمند، زمینه‌ساز توسعه و پویایی و صدالبته نشاط اقتصادی است. 
در این بین باید دانست که استقلال مطلقاً به معنای خودکفایی در همه بخش‌ها و محصولات نیستت چراکه این مهم نه عقلانی است و نه ظرفیت‌های آن در کشوری وجود دارد؛ به این معنا که هیچ کشوری با هر سطح و عمقی از علم و دانش فناوری و با هر میزان برخورداری از موهبت‌های ذاتی و داشته‌های سرزمینی و حتی انرژی، هرگز در همه محصولات خودکفا نیست؛ خاصه اینکه اغلب کشورهای صادرکننده، در زمره واردکنندگان بزرگ نیز قرار دارند. نکته مهم اما ارزش صادرات و واردات است که باید کفۀ ترازو به سمت صادرات سنگینی کند. 
با این نگاه می‌توان گفت تکیه بر پایه مزیت‌های بومی و تنش‌زدایی در روابط خارجی و صدالبته توسعه دیپلماسی اقتصادی لازمه رسیدن به جایگاه مطلوب در بازار جهانی و نهایتاً پویایی و استقلال اقتصادی است.

دکتر سید حسین آقا سیدمرتضی
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی ایران

0 نظر:

نظر بدهید